17 ماهگی علی جان بند دره
من کلمه های زیادی یاد گرفتم آبجی مریم هم الله اکبر به من یاد داده تازه من چشم و گوش و مو و ... یاد دارم به مامانم نشون بدم ولی هنوز ابروهامو یاد نگرفتم میگم نیست یعنی ندارم با مریم دعوا میکنیم ولی اون منو خیلی دوست داره منم اونو دوست دارم پیشی رو دوست دارم ولی از هاپ هاپ میترسم .تصویر زیر بندر دره است شبش خیلی بارون آمد روز بعد با مامان و بابام آمدیم بندو ببینیم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی